مقدمه
داشتن پدر و مادری فقیر و متوسط (غیر ثروتمند) برای فرزندان امتیازی منحصر به فرد محسوب می شود، به همین سبب کودکان و نوجوانان باید از والدین خود سپاس گزار باشند.
آیا علت این سپاس گزاری را می دانید ؟!
آيا تا كنون به این مسئله فکر کردید که چرا برای جذب یک پرسنل مناسب و ایده آل از طریق راه قانونی (درج آگهی ، تبلیغات و …) کمتر موفق هستیم ؟!
آیا می دانید در مشاغل سياه و جامعه ی تبهكاران بهترين گزینهها برای استخدام را بدون هیچگونه آگهی و تبلیغاتی جذب میکنند ؟!
شما کارشناسی را میشناسید که علت اینکه یک کارفرما یا کار آفرین ایرانی، کارمند یا پرسنل خارجی مجاز یا غیرمجاز را به کارمند ایرانی ترجیح می دهد را گفته باشد ؟!
به پاسخ تمامی این سوال ها من رسیدم
و قصد دارم شما را به پاسخ سوال های مطرح شده نزدیک کنم …
از گذشته تا چندی پیش ، همیشه برایم این پرسش مطرح بوده که چرا تعداد نابرخوردارها (اکثریت) بصورت فاحش و خیره کنندهای از تعداد برخوردارها ( اقلیت مرفهین ) بیشتر است !
بعد از پرسش فوق بلافاصله پرسش کلیدی دیگری در ذهن شکل میگرفت،
آیا رفتار حاکم بر روابط اقتصادی بگونه ای سامان دهی شده است که اجبارا منجر به این تضاد گسترده ، عمیق و به نوعی دائمی شده باشد ؟
آیا راز این تضادها بصورت طبیعی در جهان هستی نهفته است و از آن معلم بی ادعا چه می توان آموخت ؟
آیا قانون عرضه و تقاضا در این دنیای فانی زیربنای قانون کتاب آفرینش بوده است ؟
یکی از اصلی ترین سوال ها این است ، که نقش «دانش» بعنوان وسیله در ایجاد وضع گسترده نا برخوردارها چیست ؟
آیا دانش به عنوان یک وسیله ، تغییر از نابرخورداری به برخورداری را ممکن می سازد ، و یا موجب دوام نا برخورداری هم خواهد شد ؟
آیا تا به حال به این مسئله فکر کردید که از دست دادن فرصت های بزرگ و سرمایه ساز و نعمت هایی که عالم هستی بر سر راه انسان قرار می دهد منجر به مجازاتی در قالب فقر برای انسان نمایان می شود ؟
به راستی چقدر دشمنان نامرئی و اثر گذارخود را می شناسیم !
برای رسیدن به رفاه و ثروت ازچه کارهایی بایدصرف نظر کرد؟
ساده ترین و در عین حال منطقی ترین راه رسیدن به ثروتی ایده آل چیست ؟
آیا ها و اگرهای بسیاری وجود دارد برای انسان نابرخورداری که در عین حال کنجکاو ، با اراده و علاقه مند ، به رسیدن به اقلیت مرفهین باشد ، تنها لازم است که در ابتدای مسیر ، آگاهی لازم درباره ی موانع پیش رو و راه های غلط بیشماری که وجود دارند ، را به دست آورد .
من در این اثر سعی دارم ، ضمن پاسخ به پرسش های بیشمار از طریق تجربه ، نگاه واقعی به رویدادهای بی شمار و تنها آدرس آزموده شده را بصورت منحصر به فرد و غیر شعاری ( اجرائی یا عملی ) فراهم نموده، با امید به اینکه گامی اساسی و عملی در افزایش آمار ثروتمندان جهان با هویت ایرانی برداشته باشم .
قبل از شروع لازم است بدانید که این تجربه و نگاه یا برداشت پیش رو حاصل گردآوری موارد ذیل می باشد :
– مذاکره با بیش از 1000 سرمایه دار، سرمایه گذار و ثروتمند درستكار
– افتخار همکاری با بیش از 10000 پرسنل در سالهای سپری شده
– درد دل با بیش از 1000 خلاف کار
– شنیدن بیش از 1000 آرزوی سرکوب شده افراد در سنین مختلف و بعلاوه آروزهاي تاريخ گذشته ای که به شخصه تجربه کرده ام
– شنیدن ، دیدن و زندگی کردن با هزاران قربانی فقر
– مطالعه بیش از 30000 نسخه روزنامه و جمع آوری بیش از 20000 تیتر و متن مرتبط است .
کتاب پیش رو خلاصه ای از دانستنی های لازم برای ورود به مدرسه ی میلیاردرها و جنبشی جهت ثروتمند شدن می باشد.
مطالب گردآوری شده برای تمامی سنین مناسب بوده ، اما برای نوجوانان تاثیر گذاری بسیار بیشتری خواهد داشت چرا که در سنین نوجوانی (بین 14 تا 18 سال) بازدهی و آموزش پذیری مطلوب تری را میتوان دید .
میخواهم با این کلام غیر طبیعی : «فقر و فقیر معضل اجتماعی نیست بلکه لازمه ای برای راز بقا و نوعی از سطح زندگی یا طبقه اجتماعی انتخابی است نه تحمیلی» شروع کنم .
یعنی افرادی که در این طبقه ی اجتماعی قرار دارند نتوانستند به موفقیت در کسب و کار دست پیدا کنند ، حال از نظر شما آنها نتوانستند یا نخواستند که آرزوهای خود را تبدیل به واقعیت کنند ؟!
توجه داشته باشید که تجارب پیش رو می تواند برای بزرگسالان هم نقطه آغازی باشد ، خواندن این کتاب ، آغاز کار خواهد بود نه پایان کار !
میخواهیم به تمام سوالات شما تا میلیاردر شدنتان، پاسخ دهیم .
لازم به ذکر است که هیچ مطلب و هیچ نظریه ای مطلق نیست ،
برداشت پیش رو بر اساس آمارهای به دست آمده و تجارب شخصی است،
اگر بخواهیم به عبارتی ساده تر بیان کنیم ، در این کتاب مطالبی که پس از راستی آزمایی و تحقیقات بیش از 70% به واقعیت نزدیک بوده باشد را گرد هم آورده و در اختیار خوانندگان قرار داده ایم ،
شاید بگویید در بعضی موارد ممکن است استثنایی نیز وجود داشته باشد اما نباید از واقعیت ها عبور کرد و به سراغ استثنا ها رفت چرا که فقط از رسیدن به اهداف ، دورتر شده و ایجاد حواس پرتی خواهد کرد .
برای رسیدن به ثروت لازم نیست به تعداد رقم های بالا توجه داشت، ابتدا از کمتر ها شروع کنیم ، برای رسیدن به طبقه ی مرفهین ، ابتدا لازم است در میان 10 نفر اول باشیم و برای مولتی میلیاردر شدن نیز فقط برای اول بودن در 100 نفر میتواند ما را به سمت رسیدن به هدف سوق دهد.
اگر بخواهیم به زبان کنکوری بگوییم نیاز نیست به تک رقمی بودن میان 1میلیون نفر فکر کنیم فقط کافیست تا انرژی و زمان لازم برای رسیدن به رتبه ی 4 رقمی را صرف کنیم .
در ادامه خواهید دید که چگونه میتوان، با استفاده از اشتباهات گذشتگان، و عدم تکرار آن اشتباهات، تهدیدات در یک جامعه را به یک فرصت طلایی در جهت ثروتمند شدن به کار گرفت.
این تجربه و برداشت پیش رو صرفأ جهت حرکت به سوی ثروتمند شدن تهیه و تدوین شده است، مانند سرمربی ای که فقط به برنده شدن تیمش فکر می کند نه چیز دیگر.
من خود را از افرادی که به ثروتمند شدن از راه درست اعتقاد ندارند ، جدا میدانم و به آنها توصیه می کنم که از خواندن این کتاب صرف نظر کرده و به سوی عقاید خویش قدم بردارند.
تجارب شخصی پیش رو فقط برای اشخاصی با این مشخصات تهیه شده:
اشخاصی که لیاقت زندگی ایده آل و رفاه عالی به قیمت درستکاری و تلاش بی وقفه را داشته باشند ، با توجه به اینکه در خانواده ای کم درآمد یا نابرخوردار بدنیا آمده اند .
پس در نظر داشته باشید، اگر شما خود را لایق زندگی بی دغدغه و سرشار از ثروت میدانید ، این مطالب برای شما نهایت استفاده را دارا است.
به شکرانه عبورم از هزاران آدرس غلط و با هزینه کردن بهترین سالهای عمرم و کشتن هزاران آرزو، به تنها آدرس درست ثروتمند شدن رسیدهام.
یگانه آدرس درست تمامی ثروتمندان درستکار دنیا همین است.
خواسته ی من برای اثر گذاری در احوال حداقل یک دختر يا يک پسر است حتی اگر یک نفر بتواند بر اساس تجارب گفته شده در این کتاب قدم در مسیر درستی بگذارد ، من به هدف و خواسته ی خود رسیده ام .
در نظر دارم با چیدن این کلمات کنار هم بتوانم ذره ای از دین خود را به خالق هستی بی کران ادا نمایم .
من در پیرو این مطلب هستم که بتوانم حداقل جلوی قربانی شدن یک نفر را در راستای فقر و پیش آمد های آن بگيرم .
یقینا اگر میدانستم که این مطالب به جای پرپر شدن خوانده میشد ، آن را به صورت رايگان در اختيار تمام كودكان و نوجوانان نابرخوردار امروز مي گذاشتیم ،اما چه بسا هرچیزی که بدون پرداخت هزینه ای به دست آید حائز اهمیت نخواهد بود .
اگر شخصی بعد از خواندن اين كتاب کماکان یک قربانی باقی بماند باید بداند که او یک فرد وابسته به بي پولي بوده و انتخاب او اینچنین است که یک قربانی بماند ، این مسئله بدان معنی است که شخص توقع یک معجزه را داشته ، هیچ تمایلی به تلاش و تغییر ندارد …
بعد از سالها تجربه می گوییم که دنیا ، با بدی ها وخوبی ها ، مفهوم دارد.
فقر، فساد ، تبعیض ، ظلم ، قربانی ، جنگ از بین رفتنی نیست و به نوعی لازمه ی راز بقا است و در نبود اینها ،دیگر ثروتمند سالم ،عادل ، ناجی، صالح و درستکار با تقوا و.. معنی نخواهد داشت ، بدتر از همه با در نظر نگرفتن این راز بقا ، دیگر سعی و تلاش ، اراده ، پشتکار، قهرمان ، شاگرد اول ، عالم ، مخترع ، اندیشمند و … دیگر معنی خود را از دست خواهد داد و به عنوان یک افسانه در ذهن ها باقی خواهد ماند .
پس من اگر شخصی هستم که از ظلم ، تبعیض ، فساد ، جنگ و فقر بیزار هستم باید خودم را در جهت قوی شدن سوق دهم .
اگر آرزوهای من به علت نداشتن راز ثروت ، حامی و راهنما ، با سرکوب علایق و گذر زمان نابود شد ، در عوض قدرتی را بدست آوردم تا کودکان و نوجوانانی که هنوز آرزوهایشان سرکوب نشده و به مرحله ی قربانی شدن نرسیده اند ، بتوانند به خواسته هایشان برسند .
این فرصت برای همه نیست، درصد اندکی می توانند از این تجارب و فرصت استثنایی بهره ببرند.
حتی اگر بتوانم یک نفر را به سمت خواستههایش سوق دهم، خوشحالم، چون به این یقیین رسیدهام که قانون راز بقاء برای همه نیست.
من اولین دوچرخه ی خود را در 15 سالگي و با کار کردن و تلاش خودم خریدم اما در آن زمان آرزو داشتم که یک کارخانه دوچرخه سازی داشته باشم تا بتوانم به همه ی کودکان دوچرخه بدهم ، در آن زمان نتوانستم به این خواسته برسم،
اما تا کنون توانستم موجب برخواستن خیلی ها را فراهم کنم ، امیدوارم این کتاب و مجموعه ای از تجربیاتم که گرد هم آوردم نیز ، باعث پیشرفت و بانی پرواز دیگران باشد .
هنر ثروتمند شدن تلفیقی از دانایی و تجربه (اشتباه کردن) است که در هیچ دانشگاهی تدریس نمی شود و هر فردی که یاد بگیرد به ثروت برسد حتی حاضر نیست تجارب خود را به فرزند خودش انتقال دهد ، به همین علت ، ثابت شده ثروت ثروتمندان امروزی کمتر از 5% به نسل سومشان ( نوه ) می رسد ولی من در مجموعه ثروتمند شدن به شما نحوه ی صحیح به ثروت رسیدن راتوضیح می دهم.
این هم نوعی تفاوت با ثروتمندان ديگر است من نمیخواهم به شما ماهيگيري را ياد بدهم ، بلکه در هزاره سوم ماهیگیری دیگر کارآمد نیست بلکه ماهی فروختن است که هنر ثروتمند شدن خواهد شد .
تنها نياز من ، امروز به ماندگاري است چرا که اگر ماندگار شوم موجب موفقیت آیندگان خواهم بود .
من میخواهم فرزند امروز بدون هيچ منتی موفق و ثروتمند شود، من با ثروتمند کردن دیگران احساس غرور می کنم (حتی یک نفر).
ثروتمند شدن یک آدرس بیشتر ندارد در هر نقطه ای از دنیا که باشیم و با هر موقعیت خانوادگی با بکار گیری آن آدرس ، یقینا به مقصد خواهیم رسید .
ممکن است موقعیت جغرافیایی و خانوادگی در زود یا دیر رسیدن موثر باشد ، اما در نرسیدن هرگز .
در یک کلمه ثروت در وجود همه ی انسانها با تولدشان همراه است ، تنها تفاوت به داشتن باور و یا نداشتن باور است .
با ایمان به خالق هستی که هیچ مخلوقی بدون ثروت به این دنیا پا نمی گذارد حتی اگر از لحاظ بدنی ناقص باشد .
بازدیدها: 895
درود و عرض ادب
من متن بالارو خوندم و یک سوال در ذهن من مطرح شد آیا شما که نویسنده این کتاب هستید به آنچه که گفته اید خود رسیده اید ؟ اگر نرسیده اید مهم نیست شما سالها کسب دانش کرده اید اما اگر رسیده اید جه نیازی به فروش این کتاب دارید ؟ سود حاصله از این کتاب با زحمت فروختن آن به صرفه است یا نه . اگر شما مکنت مالی دارید چرا با توزیع کنندگان کتب وارد مزاکره نمیشوید که کتاب رو در سطح کشور پخش کنند . گرچه میدانم هزبنه چاپ بالا است و مردم دیگر کتاب نمیخوانند ولی اگر شما به ثروتی که گفته اید رسیده اید این هزینه نباید برای شما سنگین باشد
سلام و درود . شما اول تکلیف خودتونو روشن کنین وکیل مردم هستید یا دلسوزه مردم ؟ آیا تا کنون شنیده اید که کتابی را بخوان بعد پس بده ؟ جواب این دو سوال را بده تا بفهمم چه جوابی را به چه سوالی باید بدهم؟